دختر نازم دنیزدختر نازم دنیز، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

دخترم دنیز

چهار ماه و ده روز مادر بودن

1393/7/8 20:30
نویسنده : مامان دنیز
524 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم، عزیز دلم، همه امید زندگی من، روزها مثل برق و باد می گدرد و هر روزش برای من خاطره و درسی است. دلم برای این روزهایت تنگ می شود. دلم برای دیدن لبخندت در صبح ها تنگ می شود، دلم برای هووو کردن هایت تنگ می شود، دلم برای دست و پا زدن موقع عصبانیتت تنگ می شود. دلم برای همه این روزهایم تنگ میشود. تو چیزی به خاطر نخواهی آورد از این روزها ولی این روزها جز معدود روزهایی از عمرم بود که زندگی کردم.

دخترم به من قول بده، وقتی پیر شدم، موهایم سفید و صورتم چروک بود وقتی آخرین روزهای سفرم بود، به من قول بده یک روز نوزاد چهارماهه من شوی نفس هایت را در نفس هایم گره بزنی و بخواب روی، دستانم را بگیری و رها نکنی با لبخندت و نگاه پر از عشقت مرا غرق شادی کنی. دنیزم به من قول بده.

 

روزهای ماه چهار سخت بود روح و روانم پر از خستگی بود تو نمی خواستی شیر بنوشی بجای افزایش وزن دوره ای افت وزن گرفتی بیشتر نمی گویم تا تلخی ها به فراموشی سپرده شود فقظ بدان مادر بودن تجربه منحصر به فردی است که دردهایشم هم از عشق است و بس.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم دنیز می باشد