دختر نازم دنیزدختر نازم دنیز، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

دخترم دنیز

دختر سالم و تپلم بازم دل مامان و بابا رو شاد کردی (هفته شانزدهم و هفدهم بارداری)

1392/10/3 19:14
نویسنده : مامان دنیز
256 بازدید
اشتراک گذاری

هر چه به زمان سونو نزدیک تر می شدم التهاب بیشتری وجودم و فرا می گرفت، اصل سالم بودنت و تو همه دعاهام مد نظر داشتم ولی گوشه دلم یک یار و همدم می خواستم. سالها از نعمت یک خواهر محروم بودم و دوست داشتم تجربه های شیرینی که خودم در کنار بهترین مادر دنیا داشتم و برای دخترم تکرار کنم.

 

این روزها هر بار فکر می کردم اگر پسر باشه...فقط چشمم و می بستم و از صمیم قلب شکر می کردم و می گفتم خدایا سالم باشه من راضیم ولی.............

 

خدای مهربون بازم من شرمنده خودش کرد، میوه دلم، امید من، نفس من امروز رفتم سونو وقتی وارد شدم دستگاه پرینتش خراب شده بود و آقای دکتر رضایی و منشی درگیرش بودن منم زودی از فرصت استفاده کردم و گفتم شوهرم مهندس کامپیوتر بگید بیاد داخل درستش کنه نیشخند تا بابا اومد، دکتر وزن و قد شما رو گرفته و صدای قلب مهربونت و گذاشت بود، امید من تو اون لحظه داشتی آروم تکون می خوردی و دستت و تو دهانت می کردی و باز می آوردیش بیرون خنده موقعی که بابا اومد دکتر درگیر تشخیص جنسیت بود وای اینقدر تکونت داد دلم آب شد ناراحت آخه بند ناف از بین پاهات رد شده بود می خواست بدش کنار و بلاخره رفت کناررررررر و دکتر با خنده گفت الهی شکر یک دختر سالم دارید ماچماچماچ . مامانی همین لحظه بابا رو آقای دکتر صدا کرد و تک تک اعضای بدنت و بهش نشون داد و وقتی به صورتت رسید گفت صورتش هم اسکلتش شبیه باباش از خود راضی مامان قربونت بشه تپلی من که اینقدر شبیه بابای خوشتیپ ات شدی قلب.

 

خلاصه بابا هنوز درگیر پرینتر بود و دکتر هی تو رو بهم نشون می داد می خندید فرشته می گفت ماشاله چه قدر هم تپلی و درشت، اخه از سنت بیشتر رشد کردی بود قلببغل.

 

الان چند ساعت بیشتر نیست اومدم و خونه رو ابرهام، فردا هم یک امتحان 5 ساعته زبان دارم که خیلی نگرانم نشستن طولانی من شما رو  اذیت کنه ناراحت و حتی مرددم که دوره جدید زبان و شروع کنم یا بگذارم برای بعد زایمانم چون دوست دارم میوه دلم این روزها فقط تو آرامش و آسایش باشه.

 

 

دختر نازنیم خدای مهربون و شاکرم که شما سالم و سلامتی و تا چند روز دیگه وارد ماه پنجم بارداری می شیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان راضی
8 دی 92 11:07
خدارا شکر که دختر نازت سالم بودم عزیزم با اجازت لینکت کردم دوست داشتی به وبم سر بزن گلم
مامان دنیز
پاسخ
وب ات عالی قبلا با گوشی بودم ببخشید امروز بعد مدتها پای سیستم نشستم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم دنیز می باشد